صائب تبریزی
غزل 4001 - 5000
غزل شمارهٔ ۴۲۱۹: گر یوسف مرا به دو عالم بها کنند
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
گر یوسف مرا به دو عالم بها کنند گرد کسادیم به نظر توتیا کنند جمعی که زیر چرخ شبی روز کرده اند چون شمع دل خنک به نسیم فنا کنند چون برق تیغ نعل زوالش در آتش است کسب سعادتی که ز بال هما کنند نتوان به خواب دردل شب فیض صبح یافت کاین در به روی دیده بیدار واکنند این راه دور زود به انجام می رسد از دست اختیار عنان گر رها کنند آزادگان که دست به عالم فشانده اند سیر بهشت در دل بی مدعاکنند جای ترحم است به جمعی که چون حباب خود را ز بحر دور به کسب هوا کنند ای مدعی بسوز که عشاق بی زبان صد داستان به یک تپش دل ادا کنند اشکش ز دل غبار کدورت نمی برند چشمی که تر به یاوری توتیا کنند صائب جماعتی که به معنی رسیده اند حاشا که التفات به آب بقا کنند صائب تبریزی