صائب تبریزی
غزل 4001 - 5000
غزل شمارهٔ ۴۱۹۵: جان رمیده جسم گران را چه می کند
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
جان رمیده جسم گران را چه می کند تیر ز شست جسته کمان را چه می کند مژگان غبار آینه اهل حیرت است محو رخ تو باغ جنان را چه می کند چون مغز پخته شد شود از پوست بی نیاز یکتای عشق هر دوجهان را چه می کند لنگر حریف شورش دریای عشق نیست دیوانه تو رطل گران را چه می کند شکرخدا که نیست به کف اختیار ما دست زکار رفته عنان را چه می کند تن پروران به رشته جان بسته اند دل از خود گسسته رشته جان را چه می کند بالاتر از یقین وگمان است جای او جویای او یقین وگمان را چه می کند در راه عشق دام عمارت مکن به خاک از لامکان گذشته مکان را چه می کند صائب زبان خوش است پی عرض مدعا بی مدعای عشق زبان را چه می کند صائب تبریزی