صائب تبریزی
غزل 4001 - 5000
غزل شمارهٔ ۴۱۸۲: بی حاصلی که تربیت بید می کند
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
بی حاصلی که تربیت بید می کند این شغل پوچ را به چه امید می کند چون خضر هرکه ذوق شهادت نیافته است رغبت به زندگانی جاوید می کند از برگ بهر قتل خود آماده است تیغ بی حاصلی نگر که چه با بید می کند نشنیده است بلبل بی درد بوی عشق این ناله های زار به تقلید می کند چون شبنم آن کسی که بلندست همتش دامن گره به دامن خورشید می کند کوه از صدای خوش چه عجب گرز جا رود گردون طرب به نغمه ناهید می کند دست از اثر مدار که تا جام هست خلق بی اختیار یاد ز جمشید می کند بی گفتگو ز معنی تجرید غافل است آن ساده دل که دعوی تجرید می کند بی طالعی که شکوه ندارد ز روزگار روز سیاه خویش شب عید می کند از فکر زلف وروی تو آن کس که فارغ است شب روز و روز شب به چه امید می کند هر کس صفیر خامه صائب شنیده است کی گوش بر ترانه ناهید می کند صائب تبریزی