صائب تبریزی
غزل 4001 - 5000
غزل شمارهٔ ۴۱۶۸: زخم تو تیغ بر جگر ماه می زند
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
زخم تو تیغ بر جگر ماه می زند داغ تو خیمه بر دل آگاه می زند طوفان طناب خیمه خورشید را گسیخت شبنم بر این بساط چه خرگاه می زند دل می کند به خویشتن اسناد اختیار این قلب زر به نام شهنشاه می زند آسوده است عشق ز تدبیر عقل پوچ کی شیر تکیه بر دم روباه می زند ایمن ز من مباش که درسینه من است آهی که دشنه بر جگر ماه می زند دربار خود مبند متاعی که از تو نیست کاخر همان متاع ترا راه می زند صائب فتاده است به نقاش چشم من کی نقش بی ثبات مرا راه می زند صائب تبریزی