کمال الدین خجندی
غزل ها
شمارهٔ ۱۰۰۴: نو درد نداری و رخ زرد نداری
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
نو درد نداری و رخ زرد نداری ای عاشق بیدرد چه نالی و چه زاری دلها برد آن آه که از درد برآرند فریاد ز آهی که نور بیدرد برآری رخساره بخون مژه بنگار دم نقد کز اشک فشان عاشق رخسار نگاری غم روند و محنت دمد و درد برآید بر خاک شهیدان غمش هر چه بکاری دیدی که چه غمهاست نرا بر دل ازین بار ای دیدن غمدیده چرا اشک نباری تا چند بگردن بری این سر که حق اوست آن به که بری بر درش این حق بپاری سر چیست کمال از تو اگر می طلبد بار گر دیده روشن طلید در نظر آری کمال الدین خجندی