کمال الدین خجندی
غزل ها
شمارهٔ ۹۸۲: باز دست از جانفشانان بر فشاندی
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
باز دست از جانفشانان بر فشاندی داد بیدادی ز مظلومان ستاندی رفتی و آن عارض چون آب و آتش یاد گارم در دل و در دیده ماندی بر تو گفتی سوره ای خوانم چو میری مردم و الحمدالله هم نخواندی داشتی در سر که خونم ریزی از چشم کامت این بود از دلم این نیز راندی جای ده اشک مرا بر خاک آن در کز پی این وعده بسیارش دواندی می رسد بر آسمان دود دل من قصه سوزم بدین غایت رساندی پیش خود بنشان کمال او را ازین پس غم مخور از سوختن آتش نشاندی کمال الدین خجندی