کمال الدین خجندی
غزل ها
شمارهٔ ۹۶۵: اگر ز محنت دنیا خلاص می طلبی
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
اگر ز محنت دنیا خلاص می طلبی بنوش باده گلگون ز شیشه حلبی چنان به آب عتب تشنه ام که صورت آن برون نمیرودم از حدیقة عنیی شراب و شاهد و سیم و زرم طفیل تو باد فداک اصل مرا می و تها طلبی اگر نه سابة مخانه بر سرت باشد ز روزگار ببینی هزار بوالمجی ترا چو صحبت امن و کفایتی باشد به عیش کوش و به عشرت دگرچه می طلبی شراب نوش به فصل بهار و فارغ باش لا یلیق زمان الشباب فی کربی کمال را چو مداوا به باده فرمایند رواست گر بخورد می به حکم شرع نبی کمال الدین خجندی