کمال الدین خجندی
غزل ها
شمارهٔ ۸۴۲: خوش است بر لب معشوق مست بوسیدن
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
خوش است بر لب معشوق مست بوسیدن به باد روی دلارام باده نوشیدن چه عمر خوش که گذشتی بوصل یار مرا اگر مراد میسر شدی به کوشیدن رنیم ار چه نصیحت کند ولی نتوان به بانگ هر سگی از کوی دوست گردیدن بتاز کام دل خود ز باغ رخسارت گلی چنانکه تو دانی کجا نوان چیدن چو عکس جوهر آب حیات روح افزاست عقیق باده فروشت بگاه خندیدن کسی که وصف جمالت شنید ممکن نیست که بگذرد به ملامت ز عشق ورزیدن اگر چه نیغ اجل بر سر کمال آمد به هیچ رو نتواند دل از تو ببریدن کمال الدین خجندی