کمال الدین خجندی
غزل ها
شمارهٔ ۸۱۷: آمد لب تو باز بصد نازه در سخن
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
آمد لب تو باز بصد نازه در سخن شیرین حکایتیست که گوید شکر سخن حاجت بگفت نیست ترا چشم و غمزه هست گر میکنی بمردم صاحب نظر سخن دیوار گوش دارد و اغیار نیز چشم ما چون کنیم با نوز بیرون در سخن با گیسویت شبی که به پایان برم حدیث خواهم گرفت با سر زلفت ز سر سخن از ماجرای اشک منت هم شدی وقوف گه گه اگر بگوش تو کردی گهر سخن عاشق رخ تو دید و سخن بسته شد برو چون شد تمام کشته نگوید دگر سخن وصف رخت کمال چو آورد در میان گفت از همه نکوتر و باریکتره سخن کمال الدین خجندی