کمال الدین خجندی
غزل ها
شمارهٔ ۷۹۷: من زمهرت هر سحر کز سوز دل دم میزنم
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
من زمهرت هر سحر کز سوز دل دم میزنم آتش جان در تو و خشک دو عالم میزنم ای بت سنگین دل آخر سست پیمانی مکن با من مسکین که لاف عشق محکم میزنم گر نمی بینم خیالت ساعتی در پیش خود خان و مان دیده را از گریه بر هم میزنم آه جانم می کند راز دلم هر لحظه فاش من بدین گونه گناهش نیز هر دم میزنم تا در آن حضرت غبار ره نیاید هر زمان بر درت پیوسته آب از چشم زمزم میزنم من بر آن خاک دراز شوق دهان او کمال آن سلیمانم که لاف از تخت و خاتم میزنم کمال الدین خجندی