صائب تبریزی
غزل 4001 - 5000
غزل شمارهٔ ۴۱۰۶: پیری که بار عشق به دوش رضاکشد
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
پیری که بار عشق به دوش رضاکشد در گوش چرخ حلقه ز قد دوتا کشد تا حفظ آبروی قناعت میسرست خاکش به سر که منت آب بقا کشد نتوان به پای سعی دویدن ز خویش کو دست جذبه ای که گریبان ما کشد ایمن مشو به پاک نهادی ز جور چرخ چون دانه پاک شد تعب آسیا کشد گشتیم گرد عالم ودر یک گل زمین خاری نیافتیم که دامان ما کشد داغم که خار خار طلب آفتاب را چندان امان نداد که خاری ز پا کشد صائب مقام امن درین روزگار نیست خود را مگر کسی به حریم رضا کشد صائب تبریزی