صائب تبریزی
غزل 4001 - 5000
غزل شمارهٔ ۴۱۰۵: شوق می از بهار گل اندام تازه شد
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
شوق می از بهار گل اندام تازه شد پیوند بوسه ها به لب جام تازه شد از چهره گشاده سیمین بران باغ آغوش سازی طمع خام تازه شد زان بوسه های تر که به شبنم زگل رسید امید من به بوسه وپیغام تازه شد میلی که داشتند حریفان به نقل ومی از چشمک شکوفه بادام تازه شد از نوبهار سبزه مینا کشید قد از آب تلخ می جگر جام تازه شد زان خنده ای که غنچه به روی نسیم کرد شاهد پرستی دل خود کام تازه شد داغی که به به خون جگر کرده بود دل از روی گرم لاله گلفام تازه شد شب از شکوفه روز شد وروز شب زابر هنگامه مکرر ایام تازه شد حاجت به رفتن چمن از کنج خانه نیست زینسان که از بهار در وبام تازه شد زاحرامی شکوفه ولبیک بلبلان دل را به کعبه رغبت احرام تازه شد صائب ترا زسردی دوران خزان مباد کز نوبهار طبع تو ایام تازه شد صائب تبریزی