صائب تبریزی
غزل 4001 - 5000
غزل شمارهٔ ۴۰۷۱: پوشیده یار اگر نه می ناب می خورد
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
پوشیده یار اگر نه می ناب می خورد این رنگ لاله گون ز کجا آب می خورد چون تشنه ای که آب خورد در میان خواب خونم چو آب چشم تو در خواب می خورد موی میانش از نگه گرم عاشقان از زلف مشکبار فزون تاب می خورد پهلوی هر که کرد قناعت به خاک نرم نیش از سمور وقاقم وسنجاب می خورد این رشته زود خرج گره می شودتمام از عشق اگر چنین رگ جان تاب می خورد از کوزه سفال نخورده است آب سرد از جام زر کسی که می ناب می خورد هر قطره آب در جگرش می شود گهر هر کس شمرده همچو صدف آب می خورد غافل که می خورد دل خود را ز سادگی از رشته آنچه گوهر سیراب می خورد دل ایمن از گزند سر زلف یار نیست چون ماهیی که طعمه ز قلاب می خورد در نور کی رسد ید بیضا به نخل طور پروانه خون خویش به مهتاب می خورد صائب چو لاله هر که بود کاسه سرنگون بی دردسر مدام می ناب می خورد صائب تبریزی