صائب تبریزی
غزل 4001 - 5000
غزل شمارهٔ ۴۰۶۴: خوش وقت قطره ای که زدریا سفر نکرد
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
خوش وقت قطره ای که زدریا سفر نکرد آواره خویش را به هوای گهر نکرد موجی ازین محیط سیه کاسه برنخاست کز جلوه فریب مرا تشنه ترنکرد مانند نخل موم نهال امید ما در مغز خاک ریشه به ذوق ثمر نکرد شد همچو تخم سوخته در خاک ناپدید دلمرده ای که تربیت بال وپر نکرد بر آب تلخ بحر کجا سایه افکند ابری که التفات به آب گهر نکرد دلها ز داغ ماتم پروانه آب شد آن شمع آستین خود از گریه ترنکرد دریا ز لطف پرده چشم حباب شد آن سنگدل نگاه به آهل نظر نکرد با آن که نونیاز ستم بود خط او ملک دلی نماند که زیر وزبر نکرد صائب بساز از رخ او بانگاه دور با آفتاب دست کسی در کمر نکرد صائب تبریزی