صائب تبریزی
غزل 4001 - 5000
غزل شمارهٔ ۴۰۶۲: داغی که کوه را جگر گرم لاله کرد
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
داغی که کوه را جگر گرم لاله کرد گردون سنگدل به دل ما حواله کرد هرکس که راه برد به کم عمری بهار چون لاله صاف ودرد جهان یک پیاله کرد لیلی به این گنه که به مجنون گرفت انس خاک سیه به کاسه چشم غزاله کرد رخسار همچو ماه تو گلگل شد از شراب هر حلقه ای ز زلف ترا همچو هاله کرد هر پاره از دلم به جهانی فکند آه این طفل باددست چه با این رساله کرد درد هزار ساله ما را به یک نفس پیر مغان دوا به شراب دوساله کرد دولت همان به سایه من فخر می کند قسمت مرا اگر به سگان هم نواله کرد صائب نمی خورد جگر از فکر برگ عیش هرکس به درد و داغ قناعت چو لاله کرد صائب تبریزی