صائب تبریزی
غزل 4001 - 5000
غزل شمارهٔ ۴۰۵۴: راهی که مرغ عقل به یک سال می پرد
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
راهی که مرغ عقل به یک سال می پرد در یک نفس جنون سبکبال می پرد چشم گرسنه را نکند سیر جمع مال در خرمن است ودیده غربال می پرد حرصش فزون ز خاک شود همچو چشم دام چشم ندیده ای که پی مال می پرد دولت ز آستان فنا جو که این هما از سرگذشتگان را دنبال می پرد بگذر ز آرزو که به جایی نمی رسد چندان که دل به شهپر آمال می پرد زین آتشی که در جگر تشنه من است همچو سپند عقده تبخال می پرد در مطلب بلند به همت توان رسید عنقا به کوه قاف به این بال می پرد ایام عمر زود به انجام می رسد زینسان که ماه می رود وسال می پرد پامال کرد اگر چه مرا جلوه های او گوشم همان به نغمه خلخال می پرد غافل مشو ز آه ضعیفان کز این نسیم افسر ز فرق دولت واقبال می پرد صائب چو یاد گردش آن چشم می کنم هوش از سرم چو مرغ سبکبال می پرد صائب تبریزی