صائب تبریزی
غزل 4001 - 5000
غزل شمارهٔ ۴۰۳۶: کجا ز سینه من غم شراب می شوید
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
کجا ز سینه من غم شراب می شوید چه زنگ از دل آیینه آب می شوید چه آب روشن ازین چرخ نیلگون جویم که رخ به خون شفق آفتاب می شوید کسی که در پی اصلاح بخت تیره ماست سیاهی از پروبال عقاب می شوید علاج تشنه دیدار نیست جز دیدار کجا غم از دل بلبل گلاب می شوید به حسن ساده دلی چشم هر که باز شود به اشک تلخ ندامت کتاب می شوید اگر غبار یتیمی توان ز گوهر شست کدورت از دل من هم شراب می شوید ز بس که دلبر من تشنه جمال خودست به آبگینه ز رخ گرد خواب می شوید به گریه تیرگی از دل رود که از ریزش ز روی خویش سیاهی سحاب می شوید که گفته است در ابر سفید باران نیست رخش غم از دل من در نقاب می شوید چراغ سوختگان می شود ز هم روشن به اشک چهره آتش کباب می شوید غبار غم ننشیند به دامنی صائب که توبه نامه من با شراب می شوید صائب تبریزی