نصرالله منشی
باب الملک والطائر فنزة
باب پادشاه و فنزه
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
رای گفت برهمن را: شنودم مثل کسی که دشمنان غالب و خصوم قاهر بدو محیط شوند و مفزع و مهرب از همه جوانب متعذر باشد و او بیکی ازیشان طوعا او کرها استظهار جوید و با او صلح پیوندد ، تا از دیگران برهد و از خطر و مخافت ایمن گردد ، و عهد خویش در آن واقعه با دشمن بوفا رساند و پس از ادراک مقصود در تصون نفس برحسب خرد برود ، و بیمن حزم و مبارکی خرد از دشمن مسلم ماند. اکنون بازگوید داستان اصحاب حقد و عداوت که از ایشان احتراز و مجانبت نیکوتر یا با ایشان انبساط و مقاربت بهتر، و اگر یکی از آن طایفه گرد استمالت برآید بدان التفات شاید نمود و آن را در ضمیر جای باید داد یا نه؟ برهمن گفت: هرکه بمادت روح قدس مستظهر شد و بمدد عقل کل مؤید گشت در کارها احتیاطی هرچه تمامتر واجب بیند و مواضع خیر و شر و نفع و ضر اندران نیکو بشناسد، و بر تمییز او پوشیده نماند که از دوست مستزید و قرین آزرده تحرز ستوده تر و از مکامن غدر و مکر او تجنب اولی تر ، خاصه که تغیظ باطن و تفاوت اعتقاد او بچشم خرد می بیند و جراحت دل او بنظر بصیرت مشاهدت می کند و آن را از جهت خویش باهمالی مرموز یا مکاشفتی صریح موجبات می داند ، چه اگر بچرب زبانی و تودد او فریفته شود و جانب تحفظ و تیقظ را بی رعایت گرداند هراینه تیر آفت را جان هدف ساخته باشد و تیغ بلا را بمغناطیس جهل سوی خود کشیده لا تامنن قوما ظلمتهمو و بداتهم بالشتم و الرغم ان یابروا نخلا لغیرهم فالشی ء تحقره و قد ینمی و از اخوات این سیاقت حکایت آن مرغ است. رای پرسید که چگونه است آن ؟ گفت: نصرالله منشی