حیدر شیرازی
غزل ها
شمارهٔ ۶۴ - خواجوی کرمانی غیبت شیخ سعدی کرد این مدح گفته شد
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
حیات جاودان شد جان سعدی ز عشق آمد پدید ایمان سعدی سخنگویان بیفتند از فصاحت اگر آیند در میدان سعدی به تیغ نظم چون آفاق بگرفت به شرق و غرب شد فرمان سعدی درآری زیر فرمان چار ارکان اگر آری بجا ارکان سعدی و گر خواهی، بیابی از حقیقت دلیل عشق از برهان سعدی بسان پارسایان، خلق عالم شدند از جان و دل حیران سعدی دلا! گر روز عید وصل خواهی به کیش عشق شو قربان سعدی مبر در پیش شاعر نام خواجو به کیش عشق شو قربان سعدی مبر در پیش شاعر نام خواجو که او دزدی است از دیوان سعدی چو نتواند که با من شعر گوید چرا گوید سخن در شأن سعدی مگس بنگر که از شوخی که دارد حلاوت می برد از خوان سعدی اگر حیدر ببازد جان چه باشد هزارش جان فدای جان سعدی حیدر شیرازی