حیدر شیرازی
غزل ها
شمارهٔ ۱۷ - و له ایضا
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
آب کز دیده روان شد ببرد بنیادم آتش عشق تو چون خاک دهد بر بادم دیده خون ریز که چون مردم دریایی چشم بهر دردانه به دریای محیط افتادم مردم از گریه ی من غرقه دریای غمند تا عنان نظر از دست مصالح دادم بس که در دیده ی خود دجله روان می بینم در شک افتم که مگر در طرف بغدادم چون کمر خوش به میان آی که بر دامن کوه کشته ی شکر شیرین تو چون فرهادم خانه ی دیده ی من جای خیال رخ تست زآن در دیده به روی دگری نگشادم هر سحر در طلب پرتو خورشید جلال پرده ی اطلس گردون بدرد فریادم جستن حیدر وفا از هوس دیدن تو ترک سر کردم و پا در طلبت بنهادم حیدر شیرازی