حیدر شیرازی
غزل ها
شمارهٔ ۱۲ - و له ایضا - مثنوی
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
چو خورشید رخشنده رخ برفروخت دل آسمان را به آتش بسوخت خرد گفت: رو پیش سلطان عهد که بالای گردون کشیده ست مهد که او گوهر بحر شاه ولی است به گاه وفا و سخا چون علی است بود شاهزاده، بود تاج بخش به مردی فزون از خداوند رخش بزرگ زمین است و شاه زمان پدر بر پدر شاه و صاحب قران دلیر و سرافراز و بخشنده اوست به بخشندگی مهر رخشنده اوست حسین حسن روی حیدر توان به تدبیر پیر و به دولت جوان سعادت ازو می شود آشکار چو بویی که آید ز مشک تتار چو شیران جنگی ببندد کمر به مردی بگیرد جهان سر بسر چو جدان خود پادشاهی کند ز مه حکم تا گاو و ماهی کند الهی ترا عمر بسیار باد خدای جهانت نگهدار باد!‏ حیدر شیرازی