قاسم انوار
غزل ها
شمارهٔ ۶۷۵: تو نور یقین آمدی و رهبر راهی
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
تو نور یقین آمدی و رهبر راهی از نور جمالت نتوان گفت: کماهی عارف بگرفتست بیک حمله تجرید از دولت دیدار تو از ماه بماهی بی تو نتوانم نفسی زیستن، ای دوست ای نور دل و دیده، که پشتی و پناهی خاطر چه کند چون نکند توبه فراموش؟ چون رهبر راه آمدی و رهزن راهی چندان که دویدم بجز از دوست ندیدم جز دوست ندیدم به جهان آمر و ناهی در زمره ما جمله سگان رهبر راهند زاهد، تو رباهی و ندانم چه رباهی قاسم، همه یاران بره توبه برفتند تو توبه کن از خویش، که تقصیر و گناهی قاسم انوار