قاسم انوار
غزل ها
شمارهٔ ۶۷۱: در خاکدان مباش، که خوار جهان شوی
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
در خاکدان مباش، که خوار جهان شوی در روح سیر کن، که جهان در جهان شوی در خاکدان دهر ممان، ای اسیر خاک آن به بود که طایر عرش آشیان شوی پنجاه ساله طاعت خود را قضا کنی گر یک نفس مجاور دیر مغان شوی در پیروی نفس و هوی بیش ازین مرو از عشق وا ممان، که زیان در زیان شوی عشقست نوبهار و خزان در فسرد گیست ترسم که نو بهار ندیده خزان شوی دارالامان عاشق عشقست بی خلاف اندر امان شوی، چو بدار الامان شوی باز آی از هوی و هوسها، که عاقبت باز سپید صفه صدر جنان شوی پیری و ناتوانی و ضعفست، قاسمی باشد مگر بدولت وصلش جوان شوی قاسم انوار