قاسم انوار
غزل ها
شمارهٔ ۶۶۰: صلای کافری و غارت مسلمانی
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
صلای کافری و غارت مسلمانی در آن زمان که ز رخ زلف را برافشانی بدام زلف تو افتاده است این دل من گذشت عمر عزیزم درین پریشانی فغان و نعره برآید ز عالم و آدم اگر تو سلسله عشق را بجنبانی اگر ز مشرب عذبی ز جان و دل بشنو صدای بانگ «اناالحق » صفیر «سبحانی » کنون که وقت رحیلست دل بحق بسپار که میر طبل فرو کوفت کوس سلطانی اگر تو مرده نه ای، روبروی جانان آر که زنده دل شوی از جلوهای ربانی ز قاسمی نفسی گر قبول خواهی کرد بهیچ حال نرنجی و هم نرنجانی قاسم انوار