قاسم انوار
غزل ها
شمارهٔ ۶۴۸: با روی دل فروزت عیشیست جاودانی
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
با روی دل فروزت عیشیست جاودانی ای منبع مکارم وی معدن امانی عیشیست جاودانی، گر ره بری بدانی بر چهره مشعشع گیسوی ارغوانی از جان خبر نداری، انکار عشق داری با تو کسی چه گوید؟ ای مرد کندلانی در بند هر دو عالم بگشاد عشق محکم در بند ره نه ای تو، در بند آب و نانی جان سه باره او را «ثالث ثلاثه » گوید ثالث چگونه باشد، آنجا که نیست ثانی؟ چون خامه ام براندی، رفتم بسر، چه گویم؟ خوش باشد ار زمانی؟ چون نامه ام بخوانی گفتی که: روزکی چند در هجر ما سر بر امری محال باشد بی دوست زندگانی گفتم بپیر غافل، چون زین جهان برون شد: تا خود چگونه باشد احوال آن جهانی زنهار! جان قاسم، در خویشتن مشو گم بر فطرت یقینی، در حضرت عیانی قاسم انوار