قاسم انوار
غزل ها
شمارهٔ ۶۳۹: زنهار! درین کوی بغفلت نخرامی
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
زنهار! درین کوی بغفلت نخرامی جویان خدا باش، اگر مرد تمامی بیرون ز ره راست طریقی بخدا نیست گر پیر هری باشی، اگر احمد جامی تندست و جگرسوز و جهان تاز بحدی کس را نبود زهره که گوید که: چه نامی؟ ایمان همه تسلیم و همه صلح و صلاحست با ما بچه جنگی؟ هله! ای پیر نظامی آنجا که نظامست همه کار بکامست من با تو چه گویم؟ که نه خاصی و نه عامی قرآن ز خدا آمد و سنت ز پیمبر گفتند سلف قصه این نامی نامی ار اهل دلی باز بپرسی که: درین راه کس را خبری هست از آن یار گرامی؟ مقصود ز اسلام و ز تسلیم همین بود باقی همه الفاظ و اشارات و اسامی قاسم، ز جهان معرفت دوست مرادست گر حق نشناسی، چه عظامی، چه کرامی؟ قاسم انوار