قاسم انوار
غزل ها
شمارهٔ ۶۰۴: دل ز من برداشت یار مهربان، واحسرتی
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
دل ز من برداشت یار مهربان، واحسرتی دشمنی کردند با من دوستان، واحسرتی! عهد من بشکست، جانم سوخت، مهر از من برید با من این کرد او بقول دشمنان، واحسرتی! آستین بر من فشاند آن دلبر پیمان شکن رخت ما را مینهد بر آستان، واحسرتی! درد آن دارم که: چون دلبر کند از ما کنار با که خواهد کرد دست اندر میان؟، واحسرتی! راست میگویم: چو با من شیوه کج می رود راستش ناید بحق راستان، واحسرتی! دشمنی کردند با من دوستان، از بخت بد این حکایت در جهان شد داستان، واحسرتی! قاسمی را آه سرد از دل برآمد، کان نگار میل دل دارد بمهر دیگران، واحسرتی! قاسم انوار