قاسم انوار
غزل ها
شمارهٔ ۵۷۱: «الا یاایهاالساقی »، مرا جام مصفا ده
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
«الا یاایهاالساقی »، مرا جام مصفا ده که سرمستی و قلاشی ز زهد و توبه ما به کمان ابرو بتیرم زد، ز ذوق تیر مژگانش بسر غلتیدم و گفتم: فدایت باد جانم، زه! سؤالی کردم از جانان که: چون خواهد وصالت جان! جواب من بخواری داد و خوش خندید و گفتا: نه ز بیم درد هجرانش ز مو باریک تر گشتم چو روز وصل یاد آرم، شوم در حال از آن فربه سماع مجلس رندان از آن گر مست در وحدت که نشناسند نیک از بد، نمی دانند که از مه گهی در شهر و گه در ده، چو سرگردانم، ای ساقی مئی چون ارغوان در ده، اگر در شهر، اگر در ده حریفان جمله مخمورند و هنگام صبوح آمد بیا، ساقی، کرم فرما، قدم بر چشم قاسم نه قاسم انوار