قاسم انوار
غزل ها
شمارهٔ ۵۶۵: زان نکهت مشکین،که همی آید از آن سو
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
زان نکهت مشکین،که همی آید از آن سو تا فانی مطلق نشوی دل نبرد بو چون مست شدی مسکن جان، لجه دریاست هشیار شدی، جانب بحر آ، ز لب جو آن ماه جهان از همه رو ظاهر و پیداست چون فاخته تا چند زنی نعره که: کو،کو؟ گر یار ندیدیدی، بطلب در همه جایی تا یار نبینی نشود کار تو نیکو میزان خدا عقل شریفست درین راه گر تو سبک آیی نبود عیب ترازو من عاشق آن روی دل افروزم و حیران زاهد دهدم توبه ز روی تو،زهی رو! قاسم، دل و جان ره نبرد جانب مقصود تا نشنود از لطف ازل بانگ «تعالوا»! قاسم انوار