قاسم انوار
غزل ها
شمارهٔ ۵۵۱: ای یار، ندانم که چه رسمست و چه آیین؟
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
ای یار، ندانم که چه رسمست و چه آیین؟ گه ساقی جانهایی و گه محتسب دین عکسی بدل انداز از آن روی دل افروز روی تو چو ماهست و دلم آینه چین المنة الله که رسیدیم و چشیدیم از فاتحه فتح شما لذت آمین بی تو نروم جانب جنت بتکلف با صحبت تو فارغم از باغ و ریاحین ای باد، مکن از سر زلفش سخن آغاز زنهار! نجنبانی زنجیر مجانین چشمت بگشایند، شوی واقف اسرار تا عین خدا بینی در عین خدا بین قاسم دل و دین باخت بیاد تو و جان هم زین بیش چه باشد صفت عاشق مسکین؟ قاسم انوار