قاسم انوار
غزل ها
شمارهٔ ۵۴۳: بسامان آمد احوال دل من
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
بسامان آمد احوال دل من بدیدار تو حل شد مشکل من بیاری سعادت یار مایی زهی یاری بخت مقبل من جنون و عشق و مستی پیشه کردم زهی سودای طبع عاقل من! مرا عشق تو رسوای جهان کرد همین بود از دو عالم حاصل من طریق عاشقی و آنگه سلامت؟ معاذلله ز فکر باطل من شدم دریای بی پایان، که هرگز نبیند هیچ کشتی ساحل من دلم در جعد مشکین تو گم شد نمی یابم دل من، وا دل من! تلالالا، تلا تن تن، تنن تن منم در هر دو عالم واصل من چو قاسم از میان برخاست گفتم که: ای انعام عامت شامل من قاسم انوار