قاسم انوار
غزل ها
شمارهٔ ۵۰۰: ای عاشقان، ای عاشقان، هنگام آن شد کز جهان
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
ای عاشقان، ای عاشقان، هنگام آن شد کز جهان مرغ دلم طیران کند بالای هفتم آسمان کاشانه را ویران کنم، می خانه را عمران کنم در لامکان جولان کنم، چون درکشم رطل گران بر هم زنم بت خانه را، عاقل کنم دیوانه را ساجد کنم بیگانه را، در پیش تخت شاه جان دل را ز غم بی غم کنم، حق را بحق محرم کنم مجروح را مرهم کنم، هستم طبیب مهربان از رومیان لشکر کشم، مرکب بمیدان درکشم شمشیر بران برکشم، برهم زنم هندوستان از «لا» زنم در «لا» زنم، «لا» بر سر «الا» زنم من بیخ «لا» را برکنم، چون دارم از «الا» نشان سیمرغ قاف قربتم، شهباز دست قدرتم غواص بحر حکمتم گوهر شناس انس و جان بر کهربا لؤلؤ زنم، بر قصر قیصر «قو» زنم از سوز دل «یاهو» زنم، تا آتش افتد در جهان قاسم، سخن کوتاه کن، برخیز و عزم راه کن شکر بر طوطی فگن، مردار پیش کرکسان قاسم انوار