قاسم انوار
غزل ها
شمارهٔ ۴۷۲: ما در دل و جان آتش سودای تو داریم
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
ما در دل و جان آتش سودای تو داریم و اندر دو جهان عشق و تمنای تو داریم مستیم بحدی که سر از پای ندانیم شب تابسحر بانگ علالای تو داریم هرکس بجهان رو بمرادیست، فاما ما در دو جهان ذوق تماشای تو داریم شب تا بسحر خواب نداریم و نه آرام با دل همه شب قصه غمهای تو داریم زاهد چه شناسد بهمه حال که دایم در دیده جان نور بجلای تو داریم؟ عقل آمد و با عشق همی گفت که: زنهار! می گفت بدو عشق: چه پروای تو داریم؟ قاسم ز سر کوی تو هرگز نشود دور چون در دو جهان رو بتولای تو داریم قاسم انوار