قاسم انوار
غزل ها
شمارهٔ ۴۵۹: گرنه آنست که جوینده یار آمده ایم؟
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
گرنه آنست که جوینده یار آمده ایم؟ پس درین دیر مغان ما بچه کار آمده ایم بگذر از قصه تعطیل، که تعطیلی نیست باز شاهیم که این جا بشکار آمده ایم بهر حکمت اگر افتد دو سه روزی مهلی ما درین دار نه از بهر مدار آمده ایم ابلهی ها بگذارید و بما رو آرید ک درین راه طلب رند و عیار آمده ایم همت ما ز ازل نیک بلندست، که ما بتماشای رخ و زلف نگار آمده ایم هیچ مرکب بجهان لایق این میدان نیست بر براق تن از آن روی سوار آمده ایم چاره ای نیست درین دیر ز بدمستی چند چاره اینست که با عربده یار آمده ایم گر مرادات در آن شهر میسر بودی از برای چه درین شهر و دیار آمده ایم؟ قاسمی، در طلبش دربدر و کوی بکوی عین فخریم که در کسوت عار آمده ایم قاسم انوار