قاسم انوار
غزل ها
شمارهٔ ۴۴۰: نه تنها من خراب و مست یارم
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
نه تنها من خراب و مست یارم همه مستند در دار و دیارم از اول کار دل هم عاشقی بود بآخر عاشقی شد کار و بارم برو زاهد، مگو از حور و جنت که من این قصها در سر ندارم شرابی ده بنقد، ای ساقی جان که من خود از می دوشین خمارم کرامتها که کردی با دل ریش من از بخت خود این باور ندارم حضور حضرتت ارزانیم دار که من غایب شدن طاقت ندارم برآوردم چله آن چلچله بود بعشقت چله ای دیگر برآرم همه بد کرده ام، از بد چه گویم؟ که من از کرده خود شرمسارم بیا، ساقی، بده جامی بقاسم غریبم، عاشقم، زارم، نزارم قاسم انوار