قاسم انوار
غزل ها
شمارهٔ ۴۳۴: سفر گزیدم و آهنگ آن جهان کردم
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
سفر گزیدم و آهنگ آن جهان کردم برای حضرت جانان وداع جان کردم چو اعتماد ندیدم درین دیار غرور چو عقل کل سفر ملک جاودان کردم مکان خاک فروغی نداشت چندانی ز روی خاک توجه بلامکان کردم چو راستان سخن راستان ادا کردم هزار نعره زدم، رو بر آستان کردم قدم کمان شد در انتظار روز وصال بآرزوی تو این تیر را کمان کردم چو باژگونه سخن گفت کار نیک افتاد رقیب را که از پار دم عنان کردم کسی که مشرب عرفان نداشت و منکر بود بگو که: جایگهش گله خران کردم هزار جان مقدس فدای تحسین شد در آن مقام که اوصاف عاشقان کردم بقاسمی نظری شد روان ز یار قدیم چو روی خویش بدان فرخ آشیان کردم قاسم انوار