قاسم انوار
غزل ها
شمارهٔ ۴۱۷: خاطرم آشفته و جان در ملال
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
خاطرم آشفته و جان در ملال رو بنما، ای مه فرخنده فال بی تو عجب مضطربم روز و شب! مرغ دلم چند زند پر و بال؟ بلبل شوریده دل، افغان مکن موسم هجران شد و آمد وصال وصل بفریاد دل من رسید یافتم از هجر بسی گوشمال گل پس پرده ز همه فارغست بلبل، ازین حال دمی خوش بنال بلبل آشفته، شغب را بمان نوبت حالست، مکن قیل و قال واعظ ما قصه و افسانه گفت خواجه سمینست، نشد در جدال خواجه عزیزست، ولیکن نکرد از طرف تن سوی جان انتقال قاسمی، از عین عیان قصه کن تا بکی اندیشه خواب و خیال؟ قاسم انوار