قاسم انوار
غزل ها
شمارهٔ ۴۱۰: رندیم و عاشقیم و جهان سوز و جامه چاک
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
رندیم و عاشقیم و جهان سوز و جامه چاک با دولت غم تو ز فکر جهان چه باک؟ بی باک می رود دل ما در ره فنا چون شوق غالبست، چه اندیشه از هلاک؟ جان مست حیرتست، که حسنیست دلفریب دل غرق مستیست، که عشقیست خشمناک صد لاله زار عشق ز خاکسترم دمید تا سوختم ز آتش سودای یار پاک بعد از وفات من چو بخاکم گذر کنی بیرون کنم بهجر تو سر از درون خاک مستان جام عشق تو بودند عقل و دین زان پیشتر که باده و انگور بود و تاک قاسم ببوی مهر تو زنده است در جهان یا غایة الامانی، یا مهجتی فداک »! قاسم انوار