قاسم انوار
غزل ها
شمارهٔ ۳۸۶: امکان صبر نیست، ز سر گیرم این نفیر
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
امکان صبر نیست، ز سر گیرم این نفیر دل رفت و صبر رفت، خدایا، تو دست گیر مطرب، بیا و نغمه روحانیون بزن ساقی، بیا، ز خم صفا کاسه ای بگیر از خم بپرس قصه مستی، که خم می دارد صد آفتاب دل افروز در ضمیر پیر مغان مرا بخرابات ره نمود در حال سجده کردم و گفتم که: یا مجیر چون بازگشت جمله جانها بسوی تست «یا منتهی المنایا، یا غایة المصیر»! جویای کوی تست توانا و ناتوان حیران روی تست، اگر شاه، اگر فقیر گویند: قاسمی بکه دادست جان و دل؟ سلطان بی وزیر و شهنشاه بی نظیر قاسم انوار