قاسم انوار
غزل ها
شمارهٔ ۳۷۷: ماییم و جام باده و سودای آن نگار
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
ماییم و جام باده و سودای آن نگار هر کس مناسب گهر خود گرفت یار ای دوست، انتظار مفرما، که بعد ازین دل را نه صبر ماند، نه آرام و نه قرار گو صید عشق خواهی آهو دلی مکن همراه عشق باش، که شیریست در شکار هر کس که جان نبازد در ابتلای عشق در روز حشر باشد از دوست شرمسار جان را مدد فرست، که جانم بلب رسید از صبر بی نهایت و اندوه بی شمار چون هر چه کاشتی و ازان تخم بدروی گر نیک مرد راهی، رو تخم بد مکار قاسم، در آن مقام که ذکر فنا رود از ما در این شمار نگیرند اعتبار قاسم انوار