قاسم انوار
غزل ها
شمارهٔ ۳۶۷: درد سری میدهد زحمت رنج خمار
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
درد سری میدهد زحمت رنج خمار زهد برون کن ز سر، ساقی جان را در آر جان جهانرا طلب، ملک عیانرا طلب جان جهان باقیست، ملک جهان مستعار چون همه جان و دلت لایق آن حضرتست دل بر الله بر، دیده بر آن راه دار در صفت هر کسی رفت حکایت بسی هیچ نپرسی سخن از صفت یار غار؟ چند روی غافلی، بر سر آب و گلی؟ سر ز رقیبان بر، سر ز حبیبان بر آر هر کس در گوشه ای، باشد با توشه ای ما و فراق حبیب، خسته دل و سوگوار هر دل و هر حالتی، دارد از آن راحتی قاسمی و گوشه ای، درد دل بی قرار قاسم انوار