قاسم انوار
غزل ها
شمارهٔ ۳۴۴: بوی سنبل ز دم باد صبا می آید
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
بوی سنبل ز دم باد صبا می آید خوشدلم هر چه از آن یار بما می آید عشق می آمد و سرمست و خرامان میگفت: بر حذر باش! که آشوب و بلا می آید عالم از نور تجلی الهی پر شد از دم ویس قرن بوی خدا می آید جان فدای رخ آن یار گرانمایه، که او بر سر صفه مستان بصفا می آید حکمتی هست در این حال بگویم: که مدام تیر دلدوز تو بر سینه ما می آید هر جفایی که کنی بر دل بیچاره من از جفاهای توام بوی وفا می آید دوش آشفته بکوی تو رسیدم گفتند: قاسم بیدل حیران ز کجا می آید؟ قاسم انوار