قاسم انوار
غزل ها
شمارهٔ ۳۱۷: صدبار فکر کردم و صد راه آزمود
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
صدبار فکر کردم و صد راه آزمود بیچارگیست چاره،زیانست عین سود فریاد جان ما همه از درد دوریست گرنیست آتشی ز کجا خاستست دود؟ گرمنع یارنیست پس این دورباش چیست؟ گرنیست ماتمی ز چه شد جامها کبود؟ هستی یار مایه شادی جان بسست عاشق چه قدر دارد،اگر بود،اگر نبود؟ اما از آنکه عاشق بیچاره آینه است زین روی بود قیمت آیینه را فزود دل مست حیرتست که:تدبیر کار چیست؟ جان غرق منتست که آن یار رو نمود از دیده ها دو رود روان می کند مدام قاسم بیاد وصل تو می خواند این سرود قاسم انوار