قاسم انوار
غزل ها
شمارهٔ ۳۰۱: عاشقان را چو صلا جانب می خانه زدند
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
عاشقان را چو صلا جانب می خانه زدند آتشی بود که اندر دل دیوانه زدند در تمنای تو عشاق ز پای افتاده مست گشتند و ز مستی کف مستانه زدند عکس ساقی چو درین باده صافی افتاد عاشقان در هوست ساغر و پیمانه زدند عالم آشفته شد،ای دوست، دگر باره،چه بود؟ زلف میگون تراباز مگر شانه زدند؟ هر سخن کز صفت شمع جمالت گفتند آتشی بود که در باطن پروانه زدند شرمشان نامد از آن یار،که در عین غرور طعنهایی که بر آن عاشق فرزانه زدند؟ قاسمی،بنده آن راه روانم که ز شوق قدم صدق درین بادیه مستانه زدند قاسم انوار