قاسم انوار
غزل ها
شمارهٔ ۲۵۳: در قیامت همه کس طالب و جویا باشد
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
در قیامت همه کس طالب و جویا باشد دل ما طالب این قدر معلا باشد عشق،کان جان و دل و دین ز تو باز استاند عشق نبود،مگر آن طامه کبرا باشد در جهان گشتم و آفاق سراسر دیدم ذات انسانست،که هم اسم و مسما باشد هر کرا جان و دلی هست به جانان نزدیک راحت جان و دلش باده حمرا باشد من،که با خاک سر کوی تو شوقی دارم سر کوی تو مرا جنت ماوا باشد دل و دین برد ز من، جان طلبد،چون سازم؟ هر کجا عشق بود جمله ازینها باشد چند گویی تو ازین عقلک بی عقل مدام؟ مثل عشق و خرد پشه و عنقا باشد من ندانم که چه حالیست که پیوسته به جان دلم آشفته آن قامت و بالا باشد؟ در صبوحی،که سر از خاک برآرند همه قاسمی بنده آن خسرو جانها باشد قاسم انوار