قاسم انوار
غزل ها
شمارهٔ ۲۲۹: بنده پیر مغانیم، که جاویدان باد
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
بنده پیر مغانیم، که جاویدان باد جاودان باد و سرش سبز و لبش خندان باد غرض از پیرمغان مرشد را هست،ای دل تا ابد دیر مغان سجده گه مستان باد ساقیا،باده بیاور،که شراب تو مدام همچو الطاف توبی غایت و بی پایان باد هر دلی را که بعشاق نیازی باشد تا ابد راهبرش مشعله عرفان باد این همه مستی جان از اثر صحبت اوست جان اوقدس ودلش جنت جاویدان باد سر بپیچد ز عشاق،که بی سامانند دایما واعظ ما بی سر و بی سامان باد قاسم از دولت دیدار تو جانی نو یافت جان من، جان و دلم جان ترا قربان باد قاسم انوار