قاسم انوار
غزل ها
شمارهٔ ۲۱۵: بحق صحبت دیرین مرا مران بخجالت
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
بحق صحبت دیرین مرا مران بخجالت بآستین ملامت ز آستان کمالت دلم بغیر جناب تو هیچ جای ندارد بحق شام فراقت، بحق صبح وصالت بخود نیامدم، ای جان، بقرب حضرت جانان مرا بحسن دلال تو عشق کرد دلالت سخن قبول کن از ما،بیا بحضرت اعلی مپر ببال خود اینجا، که بال تست و بالت بنیم شب که جهان مست خواب خوش بود،ای جان من و نزاری و زاری، ندیم خیل خیالت اگر نه عون تو باشد، چگونه راه برد دل؟ بآسمان هدایت ز آستان ضلالت بروز حشر،که عرض گناه خسته دلانست گناه قاسم مسکین بلطف تست حوالت قاسم انوار