قاسم انوار
غزل ها
شمارهٔ ۱۸۳: بی یاد دوست در دل مستان سرور نیست
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
بی یاد دوست در دل مستان سرور نیست بی روی او بکعبه و بت خانه نور نیست هرچند قدس ذات ز اشیا منزهست در هیچ ذره نیست که حق را ظهور نیست واعظ ز من برآ و مگو قصه منبری بگذر ازین مقام، که جای حضور نیست چون آفتاب حسن جهانگیر جلوه کرد این جلوه را ببیند هرکس که کور نیست جان را حیات داد، دل و دیده را جلا این عشق چاره ساز کم از نفخ صور نیست زاهد بزهد و توبه و تقوی مزینست چون نیست نیست، نشائه او بی غرور نیست در راه آشنایی و اسرار معرفت جانی که غیربین بود، آن جان غیور نیست در عاشقی گریز، که دارالامان هموست کانجا همه هدایت حقست و زور نیست قاسم، بهشت حضرت حق را بجان طلب کان جلوه گاه حور و مقام قصور نیست قاسم انوار