قاسم انوار
غزل ها
شمارهٔ ۱۷۴: میان مجلس رندان حدیث فردا نیست
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
میان مجلس رندان حدیث فردا نیست بیار باده، که حال زمانه پیدا نیست مگر بمجلس ما محتسب نیاز آرد که ناز را نخرند از کسی که زیبا نیست دگر ز عقل حکایت بعاشقان منویس برات عقل بدیوان عشق مجرا نیست بیار باده، که بنیاد عمر بر بادست بدرد درد بسازیم، اگر مصفا نیست نگاهدار ادب در طریق عشق و مترس اگرچه دوست غیورست، بی محابا نیست اسیر لذت تن مانده ای وگرنه ترا چه عیشهاست که در ملک جان مهیا نیست؟ ز طعن مردم بیگانه، قاسمی، چه خبر؟ ترا که از غم جانان بخویش پروا نیست قاسم انوار