قاسم انوار
غزل ها
شمارهٔ ۱۵۹: زان یار سفر کرده کسی را خبری هست؟
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
زان یار سفر کرده کسی را خبری هست؟ کان ماه مسافر بهمه کوی و دری هست مردانه قدم نه، خطری نیست درین راه بر یار توکل کن، اگر هم خطری هست آخر ز خطرهای طریقت چه شماری؟ در نه قدم، ارزانکه ترا هم جگری هست در کوچه ما راست رو، ای دوست، که اینجا بالا شجری، دل حجری، لب شکری هست زین بیش مگویید که : این عشق مورزید ای ساده دلان، تیر قضا را سپری هست بیچاره بماندیم درین دیر کهن سال بیچاره شدن حیف، که چون چاره بری هست تنها رو، قاسم، بسر کوی حبیبان چون در غلبه قاعده شور و شری هست قاسم انوار